کرونا بازار
حامد رحمتی– سحرگاه جمعه برای دست فروشان زنجانی روزی مبارک است زیرا مغازه ها بعد از هفته ای پر تلاطم کرکره ها را پایین کشیده اند تا روزی دیگر برای زیبایی رقم بخورد.
از این رو دستفروشان یارای آن دارند بدون ایجاد مزاحمت و با خیالی آسوده بساط کنند و لوازم خود را به فروش بگذارند.
جمعه بازارِ دستفروشان زنجانی حتی با آمدن کرونا متوقف نشد آن ها اغلب با زدن ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی توانستند بازار خود را با چنگ و دندان نگاه دارند.
دستفروشان هوای تازه ای را در کالبدِ بازار دمیده اند. گویی جمعه ها بازار تحت حکمرانی دستفروشان است آن ها از گوشه و کنار گرد هم می آیند تا اشیای بی جان خود را در برابر دیدگان به نمایش بگذارند.
دستفروشان همه چیز می فروشند..در بساط آن ها خاطرات نقش بسزایی دارند خاطراتی که به دست باد و مرگ رها شده اند.
اشیا با سکوت و آدابی خاص بر گستره زمین در برابر دیدگان خواب آلود خودنمایی می کنند تا دستی چابک این زیبایی بی بدیل رااز اعماق زمان بیرون بکشد و از آن خود نماید.
گام زدن زیر دیرک های چوبی و برافراشته بسیار سُکرانگیز است. گاه قهوه خانه های مجاور بوی چای دارچین را در هوا رها می کنند و گاه چانه زدن های مدام برای تخفیف گرفتن حال و هوای بازار را از روزمرگی و تکرار رها می سازد.
صدای نارضایتی،صدای خنده ها بحث و جدل میان خریدار و فروشنده دمِ بازار را گرم می کند.آنگاه چنان در هیئت دستفروشان غرق می شوی که گویی تو نیز در ادراکِ زمان به شی واره ای بدل شده ای و زمان هنوز در تو جریان دارد.
مجموعه حاضر که اکنون از برابر چشمان شما می گذرد از زمستان سال ۱۳۹۸ عکاسی شده و این پروژه تا امروز ادامه دارد.برای ایجاد صمیمت و نزدیکی با سوژه ها این مجموعه با موبایل عکاسی شده تا حال و هوای آن دست نخورده باقی بماند.