بایستگی پیشگامی پرورش برآموزش آموزش در ایران «معلم-محتوا» محور است

بایستگی پیشگامی پرورش برآموزش

شاید بارها شنیده‌اید که مدارس کشور افزون بر پرداختن به جنبه‌های آموزشی باید به مسائل تربیتی نیز اهمیت دهند. این موضوع نه تنها خواسته مسوولان، بلکه خانواده‌ها نیز می‌باشد و به‌همین دلیل توجه به مقوله تربیت درآموزش و پرورش نیازمند نگرش جدی است، ولی

تاکنون این جستار به‌صورت درست واکاوی نشده و مردم آگاهی ژرفی از شیوه انجام آن ندارند.
اِمروزه آموزش و پرورش یکی از پایه‌های بنیادین پیشرفت همبودها(جوامع) است و ارزشمندی روز افزونی پیدا کرده است.
آموزش در ایران بیشتر «معلم- محتوا» محور بوده و کودک در گذران یادگیری بیشتر نقش انبارکننده‌ی داده‌ها را دارد.
آموزش و پرورش سال‌هاست در پی این است تا تغییراتی اساسی در شیوه‌ی آموزش کودکان به وجود آورد ولی این دگرگونی بیشتر جنبه‌ی کمیتی داشته و کمتر به کیفیت آموزش توجه شده‌است.
حسن حسینعلی، پژوهشگر و کارشناس مسایل آموزشی در خصوص «تقدم تربیت بر آموزش» در سیستم آموزش وپرورش می‌گوید: در کشورهای توسعه ‌یافته پرورش بر آموزش پیشگام است در حالی که در کشورهای کم‌تر توسعه یافته این آموزش است که از پرورش پیشی گرفته است.
از چرایی که می‌توان برای آن گفت «تحت لوای» خانواده بودن فرزندان است و پرورش کودکان بر دوش خانواده‌هاست و آموزش و پرورش وظیفه خود را بیشتر به مقوله آموزش اختصاص می دهد در نتیجه آموزش دراولویت برنامه‌های این سازمان قرار می‌گیرد.
این پژوهشگر به سیاست‌گذاری‌های آموزش و پرورش از سال ۱۳۱۵ اشاره کرد و افزود: درسال‌های گذشته که وزارت فرهنگ و آموزش و پرورش تفکیک نشده بود تاکید شد آموزش مقدم بر پرورش باشد بنابراین در جامعه ما آرمان آغازین مدرسه، آموزش است و پرورش دراولویت بعدی قرارمی گیرد، درباره بایستگی وجود مربی پرورشی از دیرباز میان متخصصان آموزش و پرورش اختلاف‌نظرهایی بوده است.
حسینعلی گفت: سیاست‌های فراگیر وزارت خانه آموزش و پرورش مایه سستی پرورش شده است. وجود وزارت‌خانه به عنوان تنها نهاد تصمیم‌گیرنده باعث شده مسوولان مدرسه در گستره آموزش استقلال نداشته باشند و بیشتر کارگزار بخشنامه‌های برنهاده وزارت‌خانه باشند.
وی عنوان داشت: با سنجش آموزش و پرورش در چند دهه پیشین می‌توان گفت حضور دانش‌آموزان در حوزه‌های گوناگون بیشتر شده و این از نقاط قوتی است که شاهدیم ولی موضوع پرورش و آموزش سست‌تر از پیش شده است، انگیزه معلمان و دانش آموزان در گذشته بالاتر بوده درحالی‌که امروزه با آینده‌ی موهوم روبرو هستیم و این چالش در بخشنامه‌های ارسالی که هر دم دچار دگرگونی هستند دیده می‌شود و نظام قانونیِ ثابتی بر آموزش و پرورش حاکم نیست.
این کارشناس در ادامه بزرگترین تهدید پیش روی سامان آموزش و پرورش را بحث اختصاص بودجه کم دانست وگفت: جدیت این گرفتاری به اندازه‌ای است که حتی مدارس دولتی نیز از پرداخت هزینه‌های کنونی خود ناتوان هستند.
حسینعلی گفت: پای فرزند سالاری به مدارس نیز کشیده شده، و این خود بسیار خطرناک است. تمایل خانواده‌ها به تک فرزندی به فرزند سالاری در خانواده کشیده شده است. پیشترها سیستم نظارتی خانواده‌ها بر فرزندان قوی‌تر بود و دانش‌آموزانی که وارد مدرسه می‌شدند در برابر آموزگار مطیع‌تر بودند درحالی که امروزه درپی فرزندسالاری در خانواده‌ها دانش‌آموزان در برابر آموزگار، پرورش و آموزش ایستادگی می‌کنند.

 

عوام زدگی
یکی دیگر از کارشناسان آموزشی استان، این سازمان را عنصر باارزش و کارآمد در جامعه دانست و عنوان داشت: ما در جامعه با کاستی‌هایی روبرو هستیم که این کاستی بر روی دانش آموز و خانواده‌ها نیز تاثیر گذاشته و آنگونه که باید شاهد احترام به معلم نیستیم.
رهبر طوماری با عنوان این مسئله که در تربیت دچار عوام‌زدگی هستیم گفت: در حوزه تعلیم و تربیت هر کس خود را متخصص می‌داند در حالی که تعلیم و تربیت بسیار پیچیده و تخصصی است و این نوع نگرش خانواده‌ها و دخالت‌های بی‌مورد والدین بر روی دانش‌آموزان تاثیرگذاراست و در نتیجه سیستم تعلیم و تربیت ما دچار اختلال می‌شود.
طوماری ساده انگاری تعلیم و تربیت را باعث اختلال در بخش‌های مختلف جامعه دانست و عنوان کرد: درچنین حالتی عدالت و اخلاق اجتماعی، هنر و اقتصاد همه به هم می‌ریزند و دچار آسیب می‌شوند.
وی گفت: تمام جنبه‌های تربیت برعهده آموزش و پرورش نیست به عنوان مثال در امر جامعه‌پذیری بخشی از کار برعهده آموزش و پرورش است و نهادها ومتولیان فرهنگی، اساتید دانشگاه و رسانه‌ها همه وظایفی دارند که باید فعالیت‌شان آسیب‌شناسی شود.
طوماری با بیان این مطلب که توجه به نیازهای معلم باید در بالاترین حد توجه دولتمردان باشد گفت: اگر امروز ژاپن و سنگاپور از ما جلو هستند به خاطر توجه به معلم و آموزش است که دراولویت برنامه‌هایشان قرار گرفته است. بهترین‌ها معلم شده‌اند، بهترین زمان‌ها و مکان‌ها به آموزش اختصاص داده شده است، بنابراین برای رسیدن به آن سطح؛ باید نیازها و دغدغه‌های معلم در نظر گرفته شود وتمام نگرانی معلم، مدرسه و تربیت باشد.

جدایی پرورش از آموزش
یکی از فرهنگیان نیز عنوان کرد: سبک زندگی اصیل ایرانی- اسلامی کم‌رنگ‌تر شده و موضوع پرورش امروزه در حاشیه قرار گرفته است. می‌توان گفت هم‌اکنون در ساختار آموزشی، پرورش از آموزش جدا افتاده و تعامل اولیاء بامدارس تنها شهریه‌محور شده است. همچنین روابط معلم و شاگردی بسیار کم‌رنگ‌تر و بی‌رمق‌تر نسبت به پیش شده است و دانش‌آکوز امروزی گاهی فراتر از جایگاه دانش‌آموزی خود حتی حرف‌شنوی از معلم را ندارد و به خود اجازه می‌دهد در فرآیند آموزش و پرورش در ساختار آموزشگاه دخالت کند.
رضا قاسمپور وجود شبکه اجتماعی کنترل نشده را چالش اصلی و بزرگ امروز آموزش و پرورش ایران دانست و گفت: فضای مجازی پدیده‌ای فراگیر و رو‌به‌رشد است و در صورتی که آسیب‌شناسی نشود می‌تواند چالش هراس‌انگیزی برای آموزش و پرورش در ایران باشد.
قاسمپور نوظهور بودن این پدیده و آشنا نبودن بسیاری از والدین به آن را دلیل اصلی خطرناک بودن فضای مجازی دانست افزود: این پدیده چند سالی‌است که وارد جامعه شده و بسیاری از والدین هنوز به چرایی و کاربری آن مسلط نیستند و نمی‌توانند پا به پای فرزندان خود «به‌روز» شوند و به زبان ساده‌تر می‌توان گفت فرزندان امروزی چندین قدم از والدین خود جلوتر هستند و همین عقب‌افتادکی والدین درصد خطر فضای مجازی را بالاتر می‌برد. این کاستی و عقب افتادگی والدین از فرزندان را تنها مدرسه می‌تواند جبران کند اما شوربختانه به دلیل عدم رشد جنبه پرورشی در سیستم آموزشی ایران، مدرسه نیز نمی‌تواند در مقابل هجوم فرهنگ نادرست فضای مجازی ایستادگی کند و دانش‌آموزان را به مسیر درست رشد بازگرداند.
این فرهنگی با سابقه که تجربه چندین سال مدیریت بر مدارس را دارد گفت: بلوغ زودرس، افسردگی، ترک تحصیل و اعتیاد در بین دانش آموزان از نشانه‌های کم رنگ بودن پرورش درسیستم آموزش وپرورش به حساب می آید.
همراه نبودن علم و اخلاق و فراموش شدن آموزش مهارت زندگی را از کاستی‌های سیستم آموزش و پرورش دانست وعنوان کرد: مهارت زندگی باید پایه بنیادین آموزش و پرورش باشد ونیاز است این ارزش از مقاطع ابتدایی آموزش داده شود و همچنین معلمان نیز از آزادی عمل بیشتری در آموزش و پرورش دانش‌آموزان داشته باشند و به اندازه آموزش درسی به آموزش مهارت‌های زندگی بتوانند همراه دانش‌آموزان باشند.

پیشینه فرهنگی
به گفته یک روانشناس افزون بر پرورش ما در آموزش نیز دچار مشکل هستیم، افزایش خشونت، دشواری‌های اجتماعی و اعتیاد در سنین پایین، عدم رعایت حقوق همدیگر، که در جامعه نیز دیده می‌شود نشان از ضعف تربیت و عدم موفقیت آموزش و پرورش در رسالتی است که بر عهده دارد.
علیرضا کاظم‌لو ابتدا معلمان را نیازمند پرورش دانست و گفت: اگر معلمان رفتارهای نادرستی در حین آموزش داشته باشند بازخورد و خروجی لازم را در امر آموزش مشاهده نخواهیم کرد.
کاظم‌لو، ایران را از لحاظ فرهنگی غنی دانست و عنوان کرد: اینکه چقدر از این فرهنگ استفاده کرده‌ایم جای سوال دارد کتابهای درسی ما چقدر به حافظ و سعدی، بوستان وگلستان درآموزش‌های خود پرداخته‌اند، آفت اصلی کنارگذاشته شدن این کتاب‌های تربیتی، روی آوردن به سمت دنیای مجازی و اینترنت است. وی جایگاه آموزش و پرورش را در انسان‌سازی حساس دانست و گفت: این سازمان تنها رسالت آموزش و پرورش را در جامعه به دوش دارد پس در صورت توجه به این جایگاه حساس است که می‌توان انسان‌های متعهد را در جامعه داشته باشیم. متاسفانه ضعف درآموزش و پرورش باعث به هم ریختگی و معضلات اجتماعی خواهد شد و خروجی این سیستم معیوب والدینی خام با برخوردهای سلیقه‌ای و بدون مطالعه است که ره به جایی نخواهند برد.
این روانشناس افزود: در کشورهای پیشرفته شاهدیم نحوه‌ی برخورد و مهارت‌ها آموزش داده می‌شود و ما نیز باید از فرهنگ غنی خود بهره بگیریم و اگر از این فرهنگ استفاده مطلوب را نکنیم شاهد تاثیرو سرمایه‌گذاری بیگانگان در جهت دهی به فرهنگ و آموزش فرزندانمان خواهیم بود. خلاصه اینکه ، معلم تربیت شده انسان تربیت شده تحویل جامعه می دهد.

آموزش کاربردی
بنا نهادن سیستم آموزشی برپایه کاربردی می‌تواند به پیشرفت جامعه بیانجامد. اینکه دانش‌آموزان هنگامی که با درس‌هایی سروکار دارند که از دنیای بیرون متفاوت است از فضای آموزشی دور می‌شوند و این جدایی به کشیده شدن آن‌ها به گروه‌های خارج از مدرسه می‌انجامد که می‌تواند خطرناک باشد.می‌توان گفت جذابیت آموزش دانش‌آموزان در مجموعه آموزشی حفظ می‌کند و به پرورش آن‌ها نیز کمک می‌کند.
مدرسه‌ها باید از محیط‌های استرس آور به محیط‌های دلنشین برای دانش‌آموز تبدیل شوند تا فرزندان ما بتوانند با آغوش باز پذیرای آموزگاران باشند تا مهارت‌های درسی و زندگی را تمرین کنند.