آداب و رسوم زنجانی‌ها در ماه مبارك رمضان

آداب و رسوم زنجانی‌ها در ماه مبارك رمضان

عبدالعزیز قائمی – مردم استان زنجان ماه رمضان را فرصت مغتنمي براي عبادت، خودسازي و تذهيب روح و نفس مي دانند و خود را از ماه هاي رجب و شعبان براي شرکت در ضيافت الهي آماده مي کنند.

بسياري از آداب و رسوم مردم زنجان به دليل همجواري با استان هاي آذربايجان شرقي و غربي و اردبيل مشترك و نزديك به هم است. امروزه مراسم فرق چندانی نكرده و شكل و شمايل برگزاری آداب ماه رمضان دست خوش تغيير زيادی نشده‌است. مؤمنان اين خطه با غبارروبي از مساجد، امامزاده ها، تکايا و منازل و خريد اقلام و مايحتاج ضروري خود، از روزهاي پاياني ماه شعبان رسماً به پيشواز رمضان، ماه نزول قرآن مي روند.

در گذشته بيشتر مجتهدان و ائمه جمعه‌ها در شهرهای خود آغاز رمضان را اعلام می‌كردند، با اين حال با تلگراف از شهرهای مجاور نيز پرس و جو می‌شدند تا خدای ناكرده مردم در ادای فريضه، دچار نقصان نشوند.

مؤمنین روزه دار زنجانی معمولاً هم زمان با آخرين روز ماه شعبان المکرم و برخي مواقع نيز يک هفته قبل از آغاز ماه رمضان، تحت عنوان«روزه پيشباز- روزه پيش واز» آغاز مي کنند و در عيد فطر خاتمه مي دهند.

در طول ماه رمضان که به زبان ترکي«اوروشليق» يا«اوروشلوق» «اروشلوخ» و يا «اوروشلوق آيي» خوانده مي شود مساجد، اماکن مقدس و نمازخانه هاي اين استان مملو از جماعت روزه داري مي شود که با انگيزه تکميل عبادت و کسب فيض بيشتر، نمازهاي يوميه را به جماعت برگزار مي کنند.

فعاليت هاي ديني و مذهبي در اين ماه در شهرها و روستاهاي استان به اوج خود مي رسد و کلاس هاي ويژه قرائت، تفسير و تعليم قرآن، جلسات احاديث، علوم ديني و فقهي به طور گسترده در اماکن مقدسه و منازل مردم برگزار مي شود.

آحاد مختلف مردم اين استان از قديم الايام اعتقاد دارند، ماه رمضان با خود خير و برکت مي آورد و اعضاي خانواده اي که در آن روزه خوار بدون عذر موجه وجود داشته باشد از نعمات و برکات بيکران ضيافت خداوندي محروم مي شود.

مردم زنجان روزه گرفتن در دهه اول ماه مبارک رمضان را«يوقوشا داشينان- چيخماق» (حرکت در سربالايي تند کوه با بار سنگ)، ده روز دوم اين ماه را«يوقوشا کرپيجينن چيخماق» (بالا رفتن از دامنه کوه با بار خشت) و روزه داري در دهه ي سوم اين ايام پربرکت را«انيشه قاشماق سو ايچماق کيميندي»(پايين آمدن از دامنه کوه مثل آب خوردن است) تعبير مي کنند.

به اعتقاد مردم زنجان، در ماه مبارک رمضان اعضاي بالغ خانواده ها از ثواب روزه هاي کله گنجشکي(به زبان محلي«طبق اوروجي») کودکان و افراد نابالغ برخوردار مي شوند. زنجانی ها معتقدند ثواب طبق اروجی کودکان و افراد نابالغ به پدر و مادرها هم مي رسد. به همين خاطر والدين، کودکان خود را به گرفتن روزه هاي نصفه روز تشويق مي کنند و در مقابل هر طبق اروجی مبلغي را به عنوان تشويق و جايزه به فرزند خود مي دهند و در اصطلاح آن را مي خرند.

زنجاني ها در سال هاي دور که وسايل ارتباطي چون راديو و تلويزيون به ندرت و تنها در منازل تعدادي از متمولين شهر يافت مي شد، زمان افطار را با استفاده از رشته هاي نخ سياه و سفيد تعيين مي کردند. به همين منظور دو رشته نخ سياه و سفيد را در مقابل چشم قرار داده و زماني که چشم قادر به تشخيص اين دو رنگ از هم نمي شد، افطار مي کردند.

سحر كه می‌شد بايد از خواب برمی‌خواستی و شيرينی خواب صبح را بر خود حرام می‌كردی، ماه، ماه خفتن نيست اما بايد بيداركننده‌ای باشد تا تو را بيدار كند و صدايی كه خواب را بر آشوبد و تو را بر انگيزد تا در پيشگاه پروردگار بايستی.

در روزگاران گذشته زنجانی‌ها نيز برای اين بيداری روش‌های مختلفی داشتند، ساعت شماطه‌ای روميزي يا ديواري زنگدار كوك می‌شد تا سحرگاه با زنگ بلندش اعضای خانواده را از خواب بيدار كند.

بيداری يكی‌از اهالی محله هم كافی بود تا كم‌كم همه بيدار شوند، همسايه، ديوار همسايه بغلی را با مشت و يا با يک وسيله ای می‌زد، يكی به‌ در خانه ديگری می‌رفت و او نيز به نوبه خود همسايه و آشنای ديگری را بيدار می‌كرد.

در روزگاران گذشته، همسايه‌ها هوای هم را داشتند، نمی‌گذاشتند كسی خواب بماند و بدون سحری روزه بگيرد،البته هر محل برای خودش مناجات خوان داشت كه سحرگاه با صدای رسای خود بر بام خانه‌اش مناجات می‌خواند و به‌هنگام اذان صبح مناجاتش را به‌اذان پيوند می‌داد.

علاوه‌بر اين‌ها صدای غرش توپ سحر که گاهي در محل بيمارستان شهناز (بهشتي فعلی) و گاهي هم در قسمت‌هاي جنوبي(سردار کوللوگی) شهر و بعدها در توپ آغاجی و  بر روي پشت بام يا تپه، شليک مي‌شد نيز همه‌ مردم شهر را بيدار و چراغ تمام خانه‌ها را روشن می‌كرد و غرش توپ ديگری زمان غروب آفتاب و افطار را به‌اطلاع مردم روزه‌دار می‌رساند. مردم سحر بيدار شده و اقدام به خوردن سحري که در ميان مردم شهر”اوباشدانليق” يا “اوباشدانليخ” خوانده مي‌شود، مي‌کردند. بعد‌ها با احداث کارخانه کبريت سعادت که بعدها به نام سه ستاره زنجان شد و صداي سوت آن که توسط يکي از کارکنان نواخته مي‌شد از زمان سحر و افطار آگاه مي‌شدند. با آمدن راديو اطلاع رساني زمان سحر و افطار با اندک برنامه‌هاي آن انجام مي‌گرفت.

زماني که بلندگو نبود غالباً از مسجد جامع(سيد) و مساجد محل و تکايا با صداي مؤذن يا افراد ديگر، مردم از سحر و افطار و اذان باخبر مي‌شدند و نيز در گذشته عده‌اي با صداي بلند بر روي پشت بام‌ها و تپه‌ها به خواندن مناجات از قبيل مناجات امام علي(ع)يا امام سجاد(ع) و غيره مي‌پرداختند که با آمدن راديو اين مناجات از راديو هم پخش مي‌شد.

خواندن نماز مغرب و عشا پس از قرائت دعا و آياتي از قرآن كريم چون سوره  مباركه قدر به تعداد سه يا هفت بار قبل از خوردن اولين لقمه افطاري از ديگر آداب و رسوم زنجاني ها به شمار مي رود و معمولاً افطار خود را نيز با خرما و يا نمك و يا آب جوش باز مي كنند.

در سفره مردم زنجان نمک جايگاه ويژه‌اي داشت که قبل از باز کردن افطار با انگشت کمي نمک مي‌خوردند و در آخر هم با کمي حلوا دهان خود را شيرين مي‌کردند که اين کار نمادين آنان نشانگر نمک گير شدن و شيرين کام از خانه ميزبان رفتن است. که اين کار مردم زنجان ياد آور مصرعي از اشعار نظامي مي‌شود. “حلواي پسين و مِلح اول” و برخی نيز با آب داغ روزه خود را  باز می کردند.

مردم اين منطقه در شب هاي قدر نيز با برپايي آيين هاي ويژه و خاصي از قبيل دعا و نيايش، شرکت در محافل معنوي دعاي جوشن کبير، دعاي فرج امام زمان و ابوحمزه، اقامه نماز هفت قل هواللهي، حضور در مساجد و تکايا و قرآن سرگرفتن در شب های ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان را گرامي مي دارند.

خواندن سوره هاي عنکبوت، روم، دخان و قدر از ديگر باورهاي کهن مردم اين استان است که در شب هاي قدر عملي مي شود.

در گذشته مراسم شب‌هاي قدر همچون امروز با به سر گرفتن قرآن و خواندن دعاهاي ويژه اين شب با اجتماع روحانيان و مردم از پير و جوان در تکايا و مساجد انجام مي‌شد که در مساجد با پرده‌هايي بخش خانم‌ها را از آقايان تفکيک مي‌کردند و در برخي مساجد پنجره‌هاي اوروسي ايفا کننده نقش پرده بود.

برپايي جشن و شادي در شب بيست و هفتم ماه رمضان(شب قتل ابن ملجم مرادي)تا هنگام سحر و خوردن کله پاچه اي که همراه با سير پخته شده است براي افطار و سحري در اين شب نيز جزيي از باورهاي مردم زنجان را تشکيل مي داد.

در سال های جاری مراسم جمع خوانی قرآن در دارالقرآن و حسينيه اعظم زنجان نيز به مراسم ماه رمضان افزوده شده است که اين مراسم از اول ماه رمضان تا عيد فطر با قرائت ۳۰ جزء قرآن به صورت هر روز يک جزء توسط قاريان به صورت ترتيل و با حضور اساتيد و قاريان برجسته‌ برگزار مي‌شود.

آش کشک(يا آش ماست)،آش ترش، شيربرنج، آش بلغور، تاس کباب، فرني، کله پاچه، حلوای سنتي، آبگوشت، کوفته،کالاجوش،پياز آب، هليم تازه،آش رشته، شله زرد، نان محلي، دوشاب، سوپ، رنگينک و انواع خورشت ها از جمله غذاهايي است که براي افطاري و سحري خانواده ها طبخ و به همراه نان بربري يا سنگک خشخاشي(کنجدی) و چاي خوش عطر با هل كوبيده و يا چاي نبات زعفراني و شربت زعفران و شربت آب ليمو ميل می کنند. البته در گذشته همه هليم پزها در اين ماه تعطيل مي‌شدند و مردم در ماه رمضان هليم نمي‌خوردند، در حالي که امروزه پختن اين غذا و بعضاً پخش نذري آن رايج و مرسوم شده است.

در روزگاران گذشته مردم به دنبال بهانه‌ای دور هم جمع می‌شدند، برای يكديگر پيش‌كش و يا به قول امروزی‌ها هديه می‌بردند تا محبت را به‌هر وسيله‌ای كه بود در زندگی خود ساری و جاری سازند.

مردم افطاری دادن را دوست داشتند اما آن روزها، سفره‌ها بار سنگين تجمل و تزيين سفره‌های امروزی را تجربه و تحمل نمی‌كردند، بلكه سفره‌های افطاری آن روزها همچون دل ميزبان مملو از سخاوت و صداقت بود.تمامي مهماني‌ها در خانه انجام مي‌شد و مانند امروز رستوران يا تالار وجود نداشت. افطاري هاي خانه هاي قديمي زنجان در محله هاي «يدي بوروخ لار»،«دبخ لر»،«قيرباشي»،«قويوباشي»،«دئرمان ارخي»،«جيغريه»،«مهدی خان سينيقی» و «حق وردي» و…. با شور و شوق خاصی بر پا می شد.

يكی،آش می‌پخت و كاسه‌ای از آن را برای افطار به‌خانه‌ همسايه‌ها می‌برد، فردا همسايه ديگری هليم بار می‌گذاشت و در ميان در و همسايه‌ها پخش می‌كرد و روزی دگر نوبت ديگری بود و همين‌گونه تا ماه مبارك به‌سر می‌آمد. در ايام شهادت امام علی(ع) شله زرد و حلوا هم به عنوان نذری پخش می شود.

«چاي چؤره‌گي» از نان‌هاي مخصوص زنجانی ها به حساب مي‌آيد که زينت بخش سفره  اغلب ايشان است. علاوه بر آن بربري، فتير، شيرمال روغني(زنجفيلی) و شيرين، سنگک، زولبيا و باميه و لقمه و پشمک نيز از جمله نان ها و شيريني هاي سنتي است که بيشتر در ماه رمضان در اين استان پخت و عرضه مي شود.

 

در گذشته تنها قهوه خانه‌ها بودند که بعد از افطار باز بودند و در ضمن قهوه‌خانه‌ها محل اجتماع و شب نشيني و تفريح بعد از افطار براي مردان محسوب مي‌شد و نيز اندک سفره خانه‌ها هم محل اقامت مسافران بود.

تورنا بازي،گل يا پوچ(اوزوک اوزوک) و گرداندن انگشتر توسط اوستا در بين گروه، دبرنا و شاه وزير نيز از جمله بازي هاي سنتي است كه هنوز در ايام ماه مبارك رمضان پس از بازكردن افطاري، در قهوه خانه هاي سنتي يا در منازل و شب نشيني ها توسط نوجوانان، جوانان و حتي بزرگسالان انجام مي شود.

زنجاني ها همچنين عادت دارند در ايام ماه مبارك رمضان، كدورت و اختلاف هاي فيمابين را برطرف و نسبت به هم محبت بيشتري ابراز كنند چرا كه معتقدند لطف خدا بيشتر شامل حال كساني مي شود كه دل مؤمن روزه داري را شاد مي كند.

تهيه و توزيع مايحتاج عمومي از قبيل برنج، روغن، گوشت و آرد (جيره خشک) بين افراد و خانواده هاي نيازمند در آستانه آغاز ماه رمضان و در طول ماه و همزمان با شب هاي قدر، از ديگر آدابي است كه از ساليان دور بين زنجاني هاي اصيل رايج است. مردم زنجان به احسان كردن و خيرات دادن در حق اموات خود به ويژه پدر و مادري كه دستشان از دنيا كوتاه شده است، پايبندي خاصي دارند و اين سنت حسنه در ماه مضان به اوج خود مي رسد. هديه ختم قرآن در حق اموات، افطاري دادن و دستگيري از مستمندان و ايتام از مصاديق اين احسان است.

در گذشته هر محله در حمايت از همسايگان تهی‌دست آداب مخصوص به‌خود را داشت، شايد هريك از همسايه‌ها شبی را ميزبان آن خانواده می‌شدند يا از غذای تهيه شده برای اعضای خانواده، سهمی را به‌خانه همسايه‌ی تهيدست اختصاص می‌دادند.

در روزگاران گذشته، مردم زنجان برای كمك به تهيدستان از روش‌های مختلفی نيز بهره می‌جستند، يكی از روش‌ها اين گونه بود كه شب‌ها پنهانی بر درب خانه افراد بی‌بضاعت كيسه ارزاق می‌نهادند بدون آن كه شناخته شوند.

در سنت و روش ديگری، بزرگان خانواده وقت غروب و افطار سرزده و با دستان پر راهی خانه جوان ترهای فاميل می‌شدند و سركشی به‌خانواده‌های نوبنيان را كه هنوز از توانايی مالی مناسبی برخوردار نبودند، كاری ثواب می‌دانستند.

رسم خوشايند ديگری نيز در آن روزگار جاری بود كه برای مردم اين عصر نيز به‌ميراث مانده است و آن فرستادن افطاری برای دختركان عقد كرده بود. بردن شام مخصوص شب عيد و عيدي(فطر) براي دختر نامزد از سوي خانوادة داماد و براي تازه عروس از سوي خانواده عروس يكي از سنت هاي مرسوم در استان زنجان است كه هنوز هم با شور و شوق خاصي انجام مي گيرد، که به آن تازا گلينه پاي آپارما(شام و هديه بردن براي تازه عروس)می گويند.

بدين ترتيب كه در اولين عيد فطر دورة نامزدي يا عروسي آنها با شام و عيدي مخصوص كه نوع آن در ميان اقوام و طايفه هاي مختلف فرق مي كند، از عروس و داماد پذيرايي مي شود. اين افطاری مجموعه‌ای از شيرينی و اغذيه‌ای بود كه خانوادة داماد به‌همراه هديه‌ای برای عروس و خلعتی برای اعضای خانواده عروس و چند تن‌ از زنان فاميل تهيه می‌كردند و داماد هم خنچه‌ها را تا خانه عروس همراهی می‌كرد. عده اي مواد خام غذا از قبيل برنج، روغن، گوشت قرمز، مرغ و ماهي را به همراه يك تكه طلا يا سكه و پارچه نفيس به عروس خانم هديه مي دهند و برخي خانواده ها=(پلو) غذا درست كرده و روي آن را با خلال پسته، بادام، زرشك، كشمش، زعفران و… تزئين كرده و به همراه يك تكه طلا يا سكه، پارچه نفيس و شيريني در سيني مخصوص به نام «مجمه يا مجمر يا مجمئه يا مژمه» چيده براي عروس خانم به عنوان هديه مي برند.

رنگ، زرق و برق سفره‌ افطاری و محتوای طبق‌ها را وسع مالی داماد تعيين می‌كرد، هر چه تمكن مالی بيشتر می‌شد هدايا نيز پر بار و با بها‌تر بود، اما نمك و حلوا از اجزای لاينفك اين سفره‌های افطاری بود، تا حق نمك پاس داشته و شيرين كامی به‌خانه عروس پيش‌كش شود.

آن روزگاران، كسی برای عروس خود چلو خورشت نمی‌فرستاد، چراكه حملش آسان نبود و از طرفی نيز بو و عطر غذا در معبر می‌پيچيد، اما فراموشی زولبيا و باميه غيرممكن بود و به‌ انحاي مختلف در جهت سربلندی خانواده داماد و عروس تلاش می‌شد.

دوختن کيسه برات«برات کيسه سي» در آخرين جمعه ماه رمضان به تعداد اعضاي خانواده نيز از آداب و رسوم مردم اين منطقه است و مادر خانواده اين کيسه را در مسجد و بين دو نماز ظهر و عصر و دعاهاي تعقيبات نماز، با پارچه سفيد چلواري و نخ و سوزن کار نکرده مي دوزد.

براي بريدن نخ و پارچه ي اين کيسه به جاي چاقو و قيچي از دندان ها استفاده و يک سکه “پول” نيز در قسمت پايين آن قرار داده مي شود.

به اعتقاد زنجاني ها اگر اين کيسه ها توسط پنج زن سيده که اسامي آنها فاطمه يا يکي از القاب حضرت زهرا(س) باشد لمس شود، برکت و نعمت خدا به همراه اين کيسه ها به خانه هاي آنان وارد مي شود و اعضاي خانواده به آرزوي خود مي رسند.

با گذر شب‌هاي قدر و احياء ماه صيام و رحمت خداوند با تزکيه نفس در اين شب‌ها و تکميل حال و هواي معنوي و گاهي در صورت وجود قصور توبه و بازگشت به پروردگار اندک اندک ارمغان آورنده شميم بهشت و ماه پر فيض رمضان رخت بسته و به اميد کفاف عمر تا سالي ديگر منتظر دعوت به مهماني پرودگار مي‌شوند. با اين وجود بوي عيد فطر و بر پايي نماز فطر تمام مردم را به مساجد و تکايا کشانده و بدرقه از مهماني خدا را تمام و کمال به جا مي‌آورند.

با رؤيت ماه توسط علما و بزرگان و متخصصان اين امر، به وسيله ی ابزارهاي مختلف چون آيينه و ذره‌بين و غيره خبر عيد فطر اطلاع رساني مي‌شد که همة مساجد و تکايا چند روز قبل آماده برگزاري نماز عيد فطر و برپايي مراسم و جشن بودند.

مردم زنجان هم مثل ساير مسلمانان، عيد فطر را با اقامه نماز عيد آغاز مي كنند و در طول روز به ديد و بازديد اقوام و بزرگترها و علمای شهر جهت عرض قبولي طاعات و عبادات مي پردازند و خانواده هايی که عزيزان خود را از دست داده اند با عنوان مراسم نو عيد يا «اول بايرام» را بر گزار می نمايند. نكته قابل ذكر در روز عيد فطر اين است كه خانواده ها در اين روز اغلب براي ناهار، آش كشك درست مي كنند.

در برخي از روستاهاي زنجان مرسوم است كه صبح عيد فطر و قبل از صرف اولين صبحانه بعد از ماه رمضان، همه اعضاي خانواده دست خود را به آرد درون كاسه وسط سفره كه به عنوان فطريه يا صدقه در نظر گرفته شده، مي زنند كه آن در اصطلاح محلي «اَُونا ويرما» يعني «به آرد زدن» مي گويند و آن آرد را به مستمند مي دهند.