ساختمان‌هایی که  شهر را بلعیده‌اند نگاهی به ناشهرسازی در زنجان

ساختمان‌هایی که شهر را بلعیده‌اند

هسته مرکزی شهر در حال تبدیل شدن به مجتمعی بزرگ از ساختمان پزشکان است. خیابان‌هایی که در گذشته مشاغل و صنوف مختلفی را در خود جای می‌دادند حالا قلمروی پزشکان شده‌اند.
نگاهی گذرا به شعاع حدود ۵۰۰ متری به مرکزیت چهارراه سعدی نشان می‌دهد بیشترین کاربری واحدهای تجاری را کاربری پزشکی به خود اختصاص داده است.

جانمایی نادرست این تعداد مطب پزشکان در این منطقه و ادامه آن در حاشیه خیابان سعدی وسط تا چهارراه انقلاب، یکی از دلایل اصلی ترافیک سنگین مرکز شهر است که متاسفانه نه تنها از آن پیشگیری نمی‌شود بلکه هر روز به تعداد آن نیز افزوده می‌شود.

اگر برای هر ساختمان پزشکان حدود ۲۰ مطب و تعداد مراجعان هر مطب را فقط۳۰ نفر در نظر بگیریم به آمار دست‌کم ۶۰۰ بیمار برای هر ساختمان می‌رسیم. چنانچه نیمی از این تعداد بیمار با خودروی شخصی به پزشک مراجعه کنند ۳۰۰ خودرو برای هر ساختمان پزشکان به مرکز شهر وارد می‌شوند. اکنون این تعداد خودرو را در تعداد انبوه ساختمان‌های پزشکان واقع در خیابان سعدی شمالی و سعدی وسط ضرب کنید، رقمی وحشتناک به دست می‌آید.

هرروز هزاران خودرو فقط به سبب بی‌تدبیری در انباشت ساختمان‌های پزشکان در مرکز شهر، وارد خیابانی می‌شوند که برای جمعیت ۷۰ سال پیش زنجان احداث شده است.
با افزایش روزافزون مطب‌ها و آمدوشد ناگزیر مراجعان به پزشکان در این خیابان‌ها هرگونه راهکار پیشگیرانه کاهش ترافیک را ناکارآمد و گره‌ی سخت ترافیک مرکز شهر زنجان را کورتر می‌کند.


ساخت ساختمان‌ پزشکان آن‌قدر پول‌ساز است که دنباله‌ی آن از خیابان به کوچه‌ها رسیده است.

ساخت‌وساز انبوهی از واحدها و مطب‌ها در کوچه‌ای که عرض آن با ارفاق به ۶ متر می‌رسد بدون در نظر گرفتن پارکینگ یا حتی پیش بینی محل پارک برای مراجعان نشان می‌دهد کارشناسی در ساخت این بناها از جایگاه و ارزشی برخوردار نیست.

بیمارانی که برای رسیدن به مطب پزشک مورد نظر خود ساعت‌ها باید در ترافیک به دام بیفتند و برای پیدا کردن جای پارک سختی فراوانی را به جان بخرند. (یکی از نمونه‌های نمایان این انباشتگی کوچه قلعه در چهارراه سعدی است.)
بدون شک با ادامه روند صدور پروانه ساخت و ارائه پایان کار به سازندگان اینگونه ساختمان‌ها و فشردگی آن‌ها در محدوده‌ای کوچک می‌تواند در چند سال مشکلات فراوانی را برای شهر و شهروندان ایجاد کند.

دیدگاه نازیبای شهری به دلیل افراشته شدن تابلوهای بزرگ راهنما بر روی پیاده‌روها، ناپاکی هوا و آلودگی صوتی با ادامه جریان پیشین هر روز بیشتر خواهد شد.
اختصاص جایگاه ویژه برای مجتمع سازی در بخشی از شهر که از شدآمد روان‌تری دارد بیماران را کم‌تر به زحمت می‌اندازد و پزشکان نیز آسوده‌تر به محل کار خود رفت و آمد می کنند و خیابان مرکزیِ شهر نیز از خودروهایی که فقط به دلیل مراجعه به پزشکان به مرکز شهر سرازیر می‌شوند نفس راحتی می‌کشد.

از سوی دیگر انبوه متمرکز شدن پزشکان در مرکز شهر موجب بالا رفتن اجاره بهای واحدهای تجاری آن منطقه شده است و کمتر صنف یا شغلی می‌تواند از پس پرداخت اجاره‌بهای واحدهای تجاری واقع در خیابان اصلیِ تجاری شهر بربیایید و جابجایی مطب پزشکان کمک فراوانی به پایین‌تر آمدن اجاره‌بهای این واحدها می‌کند.

افزون بر شلختگی در محل ساخت ساختمان‌های پزشکان نابه‌سامانی‌های فراوان دیگری نیز در این ساز‌های غیراستاندارد می‌توان یافت.

ساختمان‌های قدیمی آسانسور ندارند، تکلیف بیمار بی‌چون و چرا مشخص است و با وجود بیماری یا میان‌سالی و کهن‌سالی می‌بایست با بالا رفتن از پله‌ها به حضور پزشک‌شان برسند.

گروهی دیگر از ساختمان‌‎ها، آسانسور دارند اما خراب است و یا تعداد افرادی که در صف استفاده از آن هستند آن‌قدر زیاد است که بیمار به ناچار قید سوار شدن به آسانسور را می‌زند.

برخی از ساختمان‌ها آسانسورهایی دارند که از طبقه بالای همکف شروع می‌شود و بیمار به اجبار یک طبقه را با پله بالا می‌رود تا به آسانسور برسد. آسانسورهایی که گاهی حتی استاندارد نیستند و پتانسیل حادثه‌آفرینی را دارند.

حالا به تمامی این مشکلات اتاق‌های انتظار، صندلی‌های نامناسب، سرویس‌های بهداشتی غیربهداشتی، راه‌پله‌های آلوده و دیگر مشکلات را اضافه کنید تا هر روز دعا کنید که راهتان به این ساختمان‌ها نیفتد…

//مهدی مرادی//