
جستاری بر تاریخ عکاسی در زنجان
سفر در زمان و یافتن راهی برای دیدن زندگی پیشینیان از دیرباز دغدغهای برای بشر بر روی زمین بود. شاید ایده اولیه نقاشی نیز همین خیال سفر در زمان بود که باعث شد نقاشان با رنگ و مواد مختلف تصاویر مختلفی را طرح و برای تاریخ ماندگار کنند.
با پدید آمدن دستگاهی به نام «فتوگراف» تحولی بزرگ در زندگی بشر اتفاق افتاد به گونهای که بسیاری عکس را یکی از مهمترین دستآوردهای انسان میدانند و آن را مقدمهای بر تحولات بزرگ در جهان میپندارند.
ماندگار کردن لحظات و در یک قاب، آنقدر جذاب بود که عکس را تبدیل به بخشی جدانشدنی از زندگی امروز انسان کردهاست.
عکس پایه و اساس بسیاری از تحولات زندگی امروزی است که کاربردهای گوناگونی پیدا کرده و انسانها بسیاری از فعالیتهای خود را با عکس معرفی میکنند و با گذشت نزدیکبه ۲ قرن از ابداع نخستین دوربینها، هماکنون این وسیله بر روی مهمترین وسیله ارتباطی بشر (تلفنهمراه) نصب و روزانه میلیونها عکس در نرمافزارهای پرطرفداری که پایه و اساس آنها عکس است منتشر میشوند.
فتوگرافی، ترکیبی از دو واژه یونانی «فتو» به معنی نور و «گرافی» به معنی ثت یا نگارش است.
نخستین دستگاه فتوگرافی که در ابتدا به نام «داگرئوتیپ» شناخته میشد (۱۸۳۸-۱۸۳۹) توسط «لوئی داگر» فرانسوی اختراع شد.
داگرئوتیپ در ایران
پای دوربین عکاسی اولیه (داگرئوتیپ) با فاصله چند سال پس از اختراع آن و در دوره سلطنت محمدشاهقاجار به ایران باز شد. در ابتدا فقط خانواده سلطنتی سوژه عکاسان بودند.
با سلطنت ناصرالدینشاه و علاقه وی به عکس، دوره جدیدی در ثبت تصاویر با دوربینهای عکاسی در ایران آغاز شد. به دستور شاه تعدادی از عکاسان اروپایی برای آموزش عکاسی به افراد مورد تایید دربار برای آغار عصری نو به ایران فراخوانده شدند و بخشی از کاخ گلستان نیز به مکانی با عنوان «عکاسخانه همایونی» اختصاص یافت.
«ملکقاسممیرزا» نخستین عکاس ایرانی بود که تصاویر خانواده سلطنتی را ثبت نمود ولی بسیاری «آقارضاعکاسباشی» که از سوی شاه لقب «اقبالالسلطنه» دریافت کرد را نخستین عکاس حرفهای ایران میدانند و همچنین «عبدالهقاجار» نیز نخستین عکاس علمی و فنی در ایران شناخته میشود، هرچند بسیاری ناصرالدینشاه قاجار، که برای نخستینبار دوربین عکاسی را در کولهبار سوغات خود از فرنگ به ایران وارد کرد را نخستین عکاس(آماتور) ایرانی مینامند.
عکاسخانه
پس از کاخ سلطنتی نخستین عکاسخانه تهران با نام «عکاسخانه مبارکه دولتی» زير نظر اقبال السلطنه و به دست شاگرد وی «عباسعلي بيگ» در خيابان جباخانه(سال ۱۲۸۵/ه.ق) بنياد نهاده شد و اعیان و اشراف دومین گروهی بودند که پس از خانواده سلطنتی شروع به ثبت تصاویر خود کردند.
در سال ۱۳۱۴/ه.ق خیابان علاءالدوله نخستین عکاسخانه عمومی تهران را در خود جای داد. این عکاسخانه که توسط مهدی ایوانف روس تاسیس شده بود اندکاندک میزبان گروههای دیگری از مردم برای انداختن عکس شد و با گذشت چند سال عکاسخانههای دیگری نیز در خیابانهای ناصری و بهارستان تاسیس و ثبت عکس میان مردم تهران همگانیتر شد.
عکاسخانهای به وسعت ایران
تب عکس گرفتن از دربار ایران آغاز و به مردم نیز منتقل شده بود. سیاحان و مستشاران از کشورهای مختلف اروپایی با سفر به نقاط مختلف کشور عکسهای ماندگاری از آن روزگاران ایران ثبت کردند.
عکس روزبهروز اهمیت بیشتری مییافت و دربار عکاسان خود را برای ثبت تصاویر از نقاط مختلف کشور راهی کرد و این عکسها جمعآوری و در بخشی از کاخ طبقهبندی شدند.
نخستین عکسها از زنجان
ولایت خمسه و شهر زنجان، به سبب واقعشدن در میانهی مسیر ارتباطی دارالسلطنهی تهران و ولیعهدنشینِ تبریز، جایگاه ویژهای در تاریخ قاجاریه داشت.
با وجود اماکن تاریخی بسیار و جاذبه و قدمت گنبد سلطانیه، ایالت خمسه عکاسان بسیاری را به خود جذب کرد. سفرهای عکاسان حکومتی و سیاحان و تاریخنگاران اروپایی قابهای ماندگاری از آن دوران خمسه برای امروز به یادگار گذاشته که هماکنون در موزههای مختلف داخلی و خارجی نگهداری میشوند.
در سال ۱۲۳۸ شمسی نخستین دریچه دوربین به روی خمسه زنجان گشوده شد و برای بار نخست بخشی از این دیار دیرین بر عکسی نقش بست.
«سفرنامه چمن سلطانیه» حاصل اقامت حدود ۲۰۰ روزه (از تاریخ ۱۰ فروردین ۱۲۷۵ه.ق تا ۲۸ میزان ۱۲۷۶ه.ق) ناصرالدینشاه قاجار در ییلاق چمن سلطانیه است و بسیاری این سفر را آغاز ورود دوربین به ایالت خمسه میدانند.
مسیوکارلیان، عکاس فرانسوی که با اردوی شاه به ییلاق سلطانیه آمده است با همراهی آقارضاعکاسباشی نخستین تصاویر را از خمسه زنجان و سلطانیه ثبت کردهاند که کهنترین عکسهای موجود از این منطقه است و هماکنون در آلبومخانه کاخ گلستان نگهداری میشود.
ناصرالدینشاه در سفر خود به فرنگ نیز از زنجان عبور کرد و عکسهای بسیاری از گذر شاه به خسمه در موزه کاخ گلستان موجود است.
«لوئیجی پشه» ایتالیایی نیز از عکاسان دیگری است که عکسهای بسیاری را از سفر خود به ایالت خمسه در ۱۸۵۱ میلادی جمعآوری و به ناصرالدینشاه پیشکش کرد که این آثار در موزه کاخ گلستان نگهداری میشود.
«لوئيجى مونتابونه» دیگر سیاح و عکاس مشهور ایتالیایی است که برای عکاسی به خمسه آمده و عکسهای بسیاری باشکوهی از این منطقه ثبت کرده است و بسیاری بر این عقیدهاند که نخستین عکس گرفته شده در شهر زنجان در ۱۸۶۲ میلادی توسط این عکاس ثبت شده است.
«سردار علی خان والی» از رجال عكاس دورهی قاجاریه در رکاب ولیعهد (مظفرالدین میرزا) در سال ۱۲۹۶/ه.ق از دارالخلافه طهران عازم حکومت مراغه بود چون دوربین عکاسی همراه داشت، از تصویربرداری غافل نبود.
رامین سلطانی می گوید: «۴ قطعه عکس از اولین تصاویر موجود از سلطانیه را، همین علی خان والی ثبت و ضبط کرده است كه امروزه از منابع گرانبهاي تصويري اواخر سده سيزدهم و اوايل سده چهاردهم قمري به شمار ميروند.» خوشبختانه این عکس های کهن از حوادث روزگار در امان مانده و همراه با مجموعه نفیس البوم عکسهای علیخان والی از طرف کاخ موزه گلستان به رسم امانت در اختیار «دانشگاه هاروارد» گذاشته شده است و این دانشگاه نسخه اینترنتی از تمام این عکس ها را منتشر کرده است.
«منوچهر عکاس» نیز یکی دیگر از نسل نخستین عکاسان ایرانی است که در دوره ی قاجار از زنجان تصویربرداری کرده است. در آلبوم های شماره ۴۳۴ و ۴۰۱ کاخ گلستان ۸۳ قطعه عکس مختلف از شهرهای مختلف و اماکن ایران موجود می باشد که در میان ان ها چندین عکس از زنجان و سلطانیه با امضای «خانه زاد منوچهر ۱۳۰۶ قمری» وجود دارد.
«آنتوان سوروگین» گرجی تبار (۱۹۳۳- ۱۸۳۰) نیز از مطرح ترین و پرکارترین عکاسان حاضر در ایران قرن نوزدهم بوده است. وی از مکان های تاريخی زيادی مانند «گنبد سلطانيه» عکاسی کرده است اما حضور او در زنجان همراه با شک و تردید است.
«رامین سلطانی» از تاریخ نویسان زنجان می گوید: «شاید بر اساس کتابشناسی سلطانیه که فهرست ۲۲ عکس تاریخی و ۱۶ عکس تاریخی گنبد و دشت سلطانیه در آن آمده، بتوان «لوییجی مونتابونه» را اولین عکاس سلطانیه [زنجان] دانست که در سال ۱۸۶۲م/ ۱۲۷۹ق نخستین بار نخستین عکس را با استفاده از دستگاه فوتوگراف [صنعت عکاسی] از گنبد سلطانیه برداشته است.» سلطانی در ادامه میگوید: « در این فهرست که ۴ عکس از «عبدی خانزاده» عکاس معروف ناصرالدین شاه در سال ۱۳۱۱/ه.ق و ۷ عکس از «منوچهر خان عکاس» بدون تاریخ و یک عکس از شخصی به نام «لوئیجی پشه» دیده می شود، احتمالا «لوئیجی مونتابونه» در مرتبه نخست قرار دارد.»
اولین دوربین عکاسی در زنجان
نخستین دوربین عکاسی زنجان به سفارش امیرحسینخان مظفری( عاصمالسطنه) از فرانسه خریداری و وارد زنجان شد.
این دوربین که از نسل نخست دوربینهای عکاسی (داگرئوتیپ) و در ابعادی بزرگ بود در منزل شخصی عاصمالسطنه شروع به کار کرد.
عاصم السلطنه یک آتلیه در منزل شخصی خود به راه انداخته بود عکسهای بسیاری از چهرههای شناختهشده آن روزگاران را ثبت کرده است و مدتی بعد عاصمالسلطنه مظفری، یک دوربین رولفلکس آلمانی را خریداری کرد که مدرنترین دوربین عکسبرداری آن روزگاران بود.
عکس هایی که عاصم السلطنه از رجال، علما و حاکمان زنجان و فوج خمسه و یا وقایع مشروطه در زنجان گرفته توسط این دوربین بوده و هنوز آن مجموعه عکسهای ارزشمند و تاریخی توسط خانواده وی نگهداری میشود.
امیرحسینخان مظفری اگرچه عکسهای بسیاری از رجان زنجان را ثبت کرده ولی عکاسی را به شکل آماتور انجام میداده و حرفهی اصلی وی عکاسی نبود. اصغرمظفری، فرزند عاصم السلطنه میگوید: «پدرش یک دوربین از فرانسه وارد می کند. اما سختی کار با دوربین باعث می شود یک ارمنی به او آموزش عکاسی بدهد.»
عاصم السلطنه در طول نزدیک به ۵۰ سال فعالیت عکاسی خود صدها مجموعه عکس از خود به یادگار گذاشته که یکی از منابع فاخر در تاریخ و فرهنگ زنجان به شمار میرود.
تاریخ عکاسی شفاهی زنجان
سرآغاز و سیر فعالیت عکاسی عمومی در شهر زنجان داستانی منحصر به فرد دارد.
در جستجوی ریشه تاریخی عکاسی زنجان، میتوان پیشینه تاریخی آن را، مانند فعالیتهای عکاسی سایر شهرهای ایران، به دوران قاجار پیوند داد.
گسترش عکاسی از عکس انحصاری، که بیشتر بر محور پرتره نگاری و خاطره نگاری از طرف حاکمان و اعیان و اشراف محلی بوده است و تبدیل آن به صنعت عکاسی امروزی قطعات گمشدهی مختلفی را میتوان پازلوار در کنار یکدیگر گذاشت.
خانواده قهرمانی، با بیش از گذشت یک قرن از آغاز فعالیت حرفهای خود در عکاسی هنوز هم در گوشهای از شهر زنجان فعالاند. میتوان گفت بخش بزرگی از ثبت عکس در زنجان مدیون فعالیت ین خانواده است.
از «حاج علی اوسط، حاج تیمور و حاج میکائیل » قهرمانی هزاران شیشه و نگاتیو و چاپ عکس از رویدادها و اخبار و شخصیت های زنجان به یادگار مانده است که تک تک ان ها زوایایی از تاریخ و فرهنگ گذشته شهر زنجان را بازگویی و بازکاوی می کنند.
حاج میکائیل با قریب به ۹۰ سال سن به عنوان قدیمیترین عکاس زنجان، در قید حیات میباشد و الگویی ماندگار برای نسل جدید عکاسی زنجان به شمار میآید.
شکل منسجم و فعالیت یکپارچه اموزش اصولی و فعالیت عکاسی هنری به دهه سی و چهل و افتتاح اولین سالنهای سینما در زنجان باز میگردد که طی ان عکاسانی از شهرهای دیگر وارد زنجان شدند و به جزء کار عکاسی، به فعالیت های سینمایی روی آوردند و مدیریت اتلیه عکاسی همایون و پارس از چهره های مهم این جریان هستند.
بعدها صاحبان عکاسی پارس (سبزه میدان) و همایون (میدان انقلاب) و چند هنرمند عکاس دیگر، با بکارگیری روش استاد و شاگردی، به آموزشهای تئوری و عملی این هنر پرداختند و با بهکارگیری شاگردان و کارآموزان، نسل چهارم و پنجم و … را در دنیای نوین عکاسی زنجان به وجود آوردند.
اولین عکاسخانه های زنجان
در اواخر دوره سلطنت ناصرالدینشاه شهرهای بزرگ کشور از قبیل تهران، تبریز، شیراز، مشهد دارای عکاسخانه عمومی شدندولی هزینه ثبت عکس آنقدر بالا بود که مردم فقیر آنزمان از این امکان برخوردار نبودند و خانوادههای اشراف مشتریان این آتلیهها بودند. پس از نهضت مشروطه به نوعی این انحصار شکسته شد و کمکم پای شهروندان دیگر نیز به عکاسخانهها باز شد.
عکاسی در خمسه زنجان قدمتی یکصد و پنجاه ساله دارد با این حال تاکنون سند، عکس و خبری، دال بر وجود عکاسخانه عمومی مربوط به شهر زنجان، تا واپسین سالهای سلطنت مظفرالدین شاه (۱۳۲۲/ه.ق) به دست نیامده است. حضور چند عکاس در بین خانها و اعیان زنجان از جمله «عاصم السلطنه مظفری» که خود دارای عکاسخانه خصوصی بوده و به غیر از ثبت چند قطعه عکس تاریخی مربوط به دوران مشروطه و مشروعه خواهی در زنجان!، ایشان همواره عکاسی را به صورت تفننی دنبال میکرده، این خود میتواند دلیلی بر عدم فعالیت عکاسخانه عمومی در این شهر و تا تاریخ یاد شده قلمداد شود. با مشاهده اندک عکسهای قدیمی مربوط به تجار، رجال و علماء و نخبهگان زنجان، میتوان تأسیس نخستین عکاسخانه عمومی در زنجان را، بین سالهای ( ۱۳۲۸- ۱۳۲۲/ه.ق) متقارن با نهضت مشروطه تخمین زد.
با جستجو در میان اسناد تصویری برجای مانده از خاندان نجفی زنجانی عکسی با حاشیه توضیح مشاهده می شود که تاریخ ۱۳۲۲ قمری دارد و عمل مشهدی محمود عکاس می باشد. در صفحه زمینه عکس پارچه متقالی آویزان است که بیشتر عکاسان دوره گرد برای زیبایی تصویر از ان اسفاده می کردند. یکی دیگر از عکاسان پیشرو زنجان «یوسف الحسینی» نام دارد که احتمالاً اقدام به دائر کردن اولین عکاسخانه عمومی در این شهر، به نام «عکاسخانه خمسه» نموده است. تعدادی از عکس های کار او در دست است. در حاشیه عکس «خمسه عمل یوسف الحسینی با تاریخ ۱۳۲۸ قمری» دیده میشود. از ویژگی های «یوسف عکاس» این بوده که در بیشتر عکس هایش نام خود و عکاسخانه و تاریخ ثبت عکس را بر قطعه مقوایی نوشته و پیش پای مشتری قرار می داده است که این کار در ان زمان نوعی خلاقیت و کاری تبلیغاتی بوده است.
«میرزا باقر عکاس» چند عکس خانوادگی و «میرزا ابراهیم عکاس» یکی و دو قطعه عکس تشریفات، در مدرسه مبارکه ادب زنجان در یک مراسم سلام به مناسبت ورود «محمدحسن میرزا» ولیعهد و برادر بزرگ «احمد شاه قاجار» به زنجان در سال ۱۳۳۳ ق – ۱۲۹۳ ش به ثبت رسانده اند. وجود دهها عکس گرفته شده بدین رویه و با امضا و مهر عکاسانی که هرگز نامی از آنها شنیده نشده و اینک آثارشان در آلبوم خانوادههای قدیمی زنجان جاخوش کردهاند، شواهدی است که فعالیت عکاسان دیگری را در زنجان و در سالهای آخر سلسله قاجاریه ثابت میکند.
عکاسان پیشگام
از عکاسان پیشگام که اصلاً اصالت زنجانی داشتند و ثبت اثر کردهاند ولی در شهر زنجان متمرکز نبودند حداقل به چند مورد میتوان اشاره کرد. در دوران «احمد شاه» بانويي به نام «اشرف السادات سيد اسماعيلي» عكاس اندرون شاهي و همسرش «عبدالله خان بلوطی تبریزی» عکاس دربار قاجار بوده است. دختر اين زوج عكاس نیز، به نام «زينت بلوطي» كه در خانواده اي عكاس با اصالت زنجانی متولد شده، نخست در اراك و سپس در تهران عكاسخانه داشته است. عبدالله خان که قبل از سال ۱۹۱۷میلادی، به روسیه مهاجرت کرده و تخصص عکاسی یاد گرفته بود، انقلاب سوسیالیستی او را وا می دارد تا به ایران برگردد اما با وجود وصلت در زنجان، در این شهر نمی ماند و به اتفاق خانواده شهر به شهر می رود و عکاسخانههای زیادی راه می اندازد.
مشهدی اسماعیل معروف به «حاجی ممتاز» فرزند« آیت الله حاج شیخ عبدالکریم زنجانی معروف به اعجوبه زنجانی»، عکاسی از شهر خوی ولی (اصالتاً زنجانی) میباشد.
«آقا اسماعیل ممتاز» که به سبب مقام پدرش در میان عرفای آذربایجان از احترام عمومی برخوردار بوده در فن عکاسی نیز ممتاز بوده است. وی تا زمان کودتای (۱۲۹۹ شمسی) در خوی اقامت داشته و محل عکاسخانه اش در سرای مسلم خان بوده است.
همانطورکه گفته شد در زنجان نیز، همانند بیشتر شهرهای بزرگ کشور، افرادی بودند که در منزل خودشان به صورت تفننی (آماتور) عکاسی میکردند ولی به طور رسمی (حرفه ای) می توان از «حاج شیخ محمود شمس» نام برد که به عنوان یک شغل، به عکاسی در شهر زنجان مشغول بوده است و اثاری از وی در اواخر دوره قاجاریه ثبت شده است. به گفته ی مکائیل قهرمانی (مدیر عکاسخانه قهرمانی) حاج محمود شمس با سفر به بادکوبه، یک دستگاه دوربین اتلیه ای با سایر تجهیزات عکاسی را به زنجان میآورد و طبق قرائن بین سالهای ۱۳۰۰ – ۱۲۹۰/ه.ش با یادگیری و آموزش عکاسی از رئیس تلگرافخانه زنجان به صورت حرفه ای به کار عکاسی می پردازد و نام خود را در تاریخ عکاسی زنجان بهعنوان یکی از پیشروان این صنعت ثبت میکند.
برادران قهرمانی را میتوان دیرپاترین عکاسان زنجانی عنوان کرد. «علیاوسط قهرمانی» به همراه برادر کوچک خود«تیمور»، عکاسی را در باکو فرامیگیرند و پس از انقلاب سوسیالیستی روسیه به زنجان بازمیگردند.
آنان نخستین عکاسخانه خود را در «کاروانسرایشامی»تاسیس میکنند.
پس از چند سال برادران قهرمانی با «حاج مهدی یزدانی» و «علی اصغر رحمانپور» در سبزهمیدان عکسخانه بزرگی راهاندازی میکنند.
در سالهای پایانی جنگ جهانی(۲۴-۱۳۲۰ ه.ش) عکاسخانه قهرمانی و در واقع قدیمیترین عکاسی زنجان در چهاراره انقلاب توسط حاج تیمور قهرمانی به همراه فرزندش میکائیل قهرمانی تاسیس میشود و علیاوسط قهرمانی رهسپار تهران میشود.
هنرمند دیگری که جای پای او در تاریخ عکاسی زنجان مشاهده می شود «مرحوم علی اصغر رحمانپور» است که پس از ۲۵ سال سکونت در باکو به زنجان باز میگردد و همانگونه که اشاره شد با برادران قهرمانی عکاسخانهای شراکتی تاسیس میکند و با جدایی از آنها در خیابان پهلوی سابق سر کوچهی باشگاه اقدام به تاسیس عکاسخانه مینماید.
ز عکاسخانه های دیگری که به اسامی آنها برخورده ایم، عکاسخانه مرکزی زنجان میباشد. در ذیل بعضی از عکس های قدیمی، رقم «عکاسخانه مرکزی زنجان» دیده می شود و نشانی است از فعالیت این عکاسی در زنجان که تاریخ ۱۳۰۶ شمسی دارد.
عکاسخانه «هدایت الله اخروی» نام یکی دیگر از اتلیه های شهر زنجان است که در محله موسوم به «تازه حوض زنجان – دروازه رشت» دائر بوده و در بین سال های ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۰/ه.ش فعالیت داشته است. چند مورد اعلان تبلیغاتی مربوط به این عکاسخانه، در دومین روزنامه منتشره در زنجان عصر پهلوی اول (پروین خمسه) به چشم می خورد.
«حاج مهدی صداقت» عکاس مشهور دیگری از شهر زنجان در دوره پهلوی اول و دوم است که مهر «عکاسخانه صداقت زنجان» در بسیاری از عکسهای آن دوره به چشم میخورد.
حاج مهدی عکاس بعدها با گسترش خیابان «سعدی جنوبی»، مغازه عکاسی خود را به ابتدای این خیابان منتقل می کند و تا سال ۴ – ۱۳۴۳ شمسی و تا کهولت سنی به فعالیت هنری خود در همان جا ادامه می دهد. از نکات قابل توجه در اثار ثبت شده از مرحوم صداقت (پدر قاسم یزدان پرست عکاسی شیوا) این است که، وی تمام عکس هایش را با مهر مخصوص امضا می کرد. حاج مهدی صداقت مهر بیضی شکل ساده ای با نقش نام خود و اسم عکاسخانه ساخته بود و پشت عکس ها را با این مهر تبلیغاتی ممهور می کرد.
«یونس علیزاده» نیز از نامهای دیگری است که در تاریخ عکاسی زنجان یافته میشود که در زنجان دکان داشته و عکس های فوری ثبت کرده است.
علیزاده عکاسی را در روسیه فرا گرفته بود و پس از بازگشت به زنجان عکاسخانه کوچکی سرکوچه سید فتح الله بود تاسیس میکند.
«نریمانف» نام مهاجر قفقازی است که وی نیز چند سالی روبروی مسافرخانه فردوسی در خیابان امام فعلی عکاسخانهای داشته است
از دیگر اولینهای دنیای عکاسی در زنجان، بعد از حاج تیمور قهرمانی و چند نفر دیگر، عکاسی «آقای عکاسی» بوده است در واقع عکاسی نام خانوادگی این عکاس بوده، که از باکو – آذربایجان به زنجان آمده بود.
پیشکسوتان عکاسی در زنجان، از یک عکاس دیگر به نام «آقا رضا عکاس»که بین مردم شهر به همین نام مشهور بوده یاد می کنند که گویا عکاسخانه هم داشته است. آقا رضا مهاجر بوده و عکاسی را در روسیه فرا گرفته بود و از باکو به زنجان مهاجرت کرده بود و به نقل از عکاسی افشین ، سید خدایار خادم دین، در محله قدیمی حسینیه زندگی میکرده است. گفته شده ایشان عکاس فوری کار بوده است.
عکاسخانهای به قدمت تاریخ عکاسی زنجان
چهارراه انقلاب برای زنجانیها نامی آشناست، شاید آشناترین نام. در ضلع جنوب غربی این میدان دکانی نامآشنا به نام «عکاسی قهرمانی» سالهاست که میزبان زنجانیهاست. روزهایی که ویترین این مغازه عکسهای سیاه و سفیدی از تاریخ این شهر را در خود جای داده بود موزهای خیابانی و جذاب برای علاقهمندان به فرهنگ و تاریخ زنجان بود.
عابرانی که با رسیدن به این ویترین چند لحظهای در زمان غرق میشدند، فلاشبکی به گذشته میزند و باز به راه خود ادامه میدادند.
عکاسخانه پررمز وراز قهرمانی، بخش مهمی از تاریخ زنجان را ثبت و در خود جای داده است. آلبومهای قدیمی مملو از عکسهایی است که در این عکاسخانه ماندگار ثبت شدهاند.
حاج تیمور عکاس
«تیمور قهرمانی» با قحطی سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۰ شمسی پای در راه هجرت به باکو میگذارد تا به برادر بزرگترش «علیاوسطقهرمانی» که چند سالی پیش از او عزم سفر به باکو کرده بپیوندند.
تیمور، عکاسی را نزد برادرش میآموزد و پس از انقلاب سوسیالیستی روسیه و اجبار به دریافت شناسنامه و تذکره روسی برای ماندن در باکو(۱۲۹۷-۱۳۰۰شمسی) همراه با برادرش به ایران باز میگردد.
بازگشتی که با یک دستآورد بزرگ همراه بود. دوربین چوبی و سه پایهای بزرگ همراه با تمیور به زنجان میرسد. دوربینی که قرار است تاریخ و فرهنگ این شهر را به تصویر بکشد.
کمکم عکاسی از ثبت تصاویر خانوادگی و یادگاری به سمت کاربردی شدن گام برمیدارد. عکاسی قهرمانی هر روز برای انداختن عکس دانشآموزان و سربازها شبوغتر میشود. حالا با سالهای اول حکومت رضاخان داشتن عکس پرسنلی برای تکمیل مدارک شخصی اجباری شده است.
با اجباری شدن الصاق عکس به برگههای احراز هویت، گذرنامه، شناسنامه و مدارک تحصیلی در دوره پهلوی اول، پرتره پرسنلی فوری که گونه جدیدی در صنعت عکاسی به شمار میآمد، جای خود را در فرهنگ جامعه ایرانی و زنجانی باز کرده است. در این پیچ تاریخی، عکاسان نیز کسب و کارشان رونق گرفته است. عکاسخانه تیمور در آن روزها پیش از تاسیس عکاسی تیمور در چهارراه انقلاب در محله محله دالان التی -سرچشمه زنجان نزدیک مدرسه توفیق عکاسخانهای دایر بود.
حالا تیمورعکاس یکی از شناختهشده ترین چهرههای زنجان است. بسیاری وی را به سبب تداوم در این صنعت پدرعکاسی زنجان مینامند. عکسهای بسیاری از سالهای پایانی دوره قاجار و ابتدایی دوره پهلوی توسط تیمور قهرمانی در زنجان ثبت و در تاریخ ماندگار شده است. ردپای این تاریخ را میتوان در عکاسی قهرمانی جستجو کرد. عکاسی قهرمانی منبعی از تاریخ تصویری زنجان است که سالهای بسیاری را در خود ذخیره کرده است.
بیشتر سوژهای حاج تیمور عکاس، رجال سیاسی، نظامیان گردان ژاندارمری زنجان، بازرگانان و طبقات ثروتمند جامعه بودند. وی هنگام افتتاح پروژه های دولتی، آئین فارغ التصیلی دانش اموزان مدارس، مراسم جشن های سالانه، چراغانی بازار در اعیاد مذهبی و نیز مراسم عزاداری به همراه پسرش حاجی میکائیل حضوری فعال داشت و تاریخ و فرهنگ زنجان را از دریچه دوربین آنتیک خود ضبط و ثبت می کرد. طبق قرائن الان آرشیو بسیار غنی و مهمی از تاریخ و فرهنگ شفاهی زنجان در این عکاسخانه وجود دارد که حتی بعضی از آنها هنوز منتشر نشده است. از تیمور عکاس به عنوان یکی از اولین پایه گذاران عکاسی در زنجان، اثار زیادی به یادگار مانده است.
این هنرمند عکاس زنجانی که صنعت عکاسی را در روسیه فرا گرفت و ان را با خود به زنجان ارمغان اورد در اردیبهشت ۱۳۵۸ شمسی چشم از جهان فرو بست.
حاج میکائیل قهرمانی پیردیر عکاسی زنجان
با مرگ حاج تیمور عکاس، قصه عکاسخانه وی، همراه با آتلیه و تاریکخانه و نگاتیوهای برجای مانده در صندوقچه قدیمی به پایان راه نمیرسد.
پسر حاج تیمور عکاس یعنی میکائیل قهرمانی (مدیریت فعلی عکاسخانه قهرمانی) عکاس کهنه کار زنجانی، شاید یکی از اخرین بازماندگان نسل عجیب و نجیب عکاسان قدیمی زنجان باشد که حالا به جای پدر، تبدیل به حافظهی تصویری گذشتهی این شهر شده است. وی از سال ۱۳۲۰ یعنی از همان ابتداي كودكي که ده سال بیشتر نداشته به کمک پدر میشتابد و نزد وی با محيط عكاسخانه و كار عكاسي آشنایی پیدا می کند و هنر عکاسی را با وجود شرکت در کلاس های آموزش عکاسی در تهران، بیشتر به صورت تجربی یاد می گیرد و از این بابت شاگرد و یا به قول معروف پادو پدرش بوده است.
با تورق جراید محلی، تاکنون خبرنگاران زیادی روبروی «حاج میکائیل قهرمانی» نشسته و گپ و گفتگو کرده اند و بخشی از خاطرات این عکاس پیش کسوت زنجانی در مطبوعات به چاپ رسیده است. او با حافظه قوی و محفوظان قالب گرفته، فلش بکی به روزگاران دیرین می زند و می گوید: « در ان روزها همیشه بهانهای برای گرفتن عکس نبود باید فرمانداری یا شهرداری عوض میشد تا رئیس جدید تمام کارکنان اداره را جلوی ساختمان به صف کند و عکس به یادگاری بگیرند یا دانشآموزان یک کلاس لحظه فارغ التحصیلی خود را ثبت کنند.»
حاج میکائیل با داشتن تجربه کافی، این حرفه را با حفظ اصالت و هویت دکان پدری خود، همچنان دنبال کرد و علیرغم گشوده شدن آتلیههای جدید در زنجان و رقابت در این امر، کار عکاسی را با جدیت بیشتری دنبال نمود. وی در حیطه کاری بیشتر ترجیح میداد در حرکت و جنب و جوش باشد و از اخبار و وقایع موجود شهری عکس و تصاویر تهیه کند. وی آن هنگام که هنوز پدرش در قید حیات بود به عنوان عکاس خبرنگار با روزنامه ها و مراکز مختلف همکاری داشت.
حاج مکائیل در خصوص آرشیو شیشه ای عکاسخانه خود با تاسف و ناراحتی به بیان خاطرهای میپردازد و می گوید:» تا سال های زیادی، عکس های شیشهای را در عکاسخانه نگهداری می کردم، ولی بمباران هواپیماهای عراقی که شروع شد در اثر موج و لرزش، خیلی از تصاویر شیشه ای شکسته و از بین رفتند و این بسیار تلخ و ناگوار بود.»
میکائیل قهرمانی اینک در مرز ۹۰ سالگی به عنوان پیرترین عکاس زنجان شمرده می شود. با ورود دوربین های دیجیتالی به جای دوربین های انالوگ، او کارگاه قدیمیاش را فقط برای حفظ خاطرات قدیمی در همان آتلیه پدری (میدان انقلاب) حفظ کرده و روزها، ساعتی را با آرشیو عکسهای به جا مانده از زنجان قدیم مرور می کند. از عکاسی قهرمانی فقط بنایی قدیمی با تاریک خانه و آرشیوی بسیار غنی باقی مانده است و حاج میکائیل همه روزه در کنار راه اندازی افرادی که در پی فتوکپی از اسناد و مدارک خود هستند هنوز هم خاطرات گذشته و عمر رفته را جستجو می کند.
پیشکسوت دنیای عکاسی شهر زنجان، آرشیو بزرگی از تجارب نود ساله خود و پدرش (حاج تیمور) را در قالب عکاسی پرتره، عکاسی از مجالس و جشنها و اتفاقات حوزه حاکمیتی و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی و خاطرات آن، تصاویر جالب و کمتر دیده شده از مسایل شهری و اداری و ارتباطات و انجمنها و وقایع ورزشی و مشاهیر و بزرگان زنجان را در ذهن و خاطره خود بایگانی نموده است.
حکایت عکاسان آماتور «دوره گرد» زنجانی
عکاسان دورهگرد مانند نمکیها، آبحوضیها، پنبهزنها، چرچیها، چاقو تیزکنها. دیر زمانی است که در پیچ و خم تحولات اجتماعی به تاریخ پیوسته اند.
با گریزی به تاریخ و فرهنگ شفاهی زنجان، عکاسان خوش ذوق دورهگردی در گذشتههای دور در زنجان بودند که بساط راه انداخته و عکاسی میکردند
آن ها پرده سفید در ابعادی به اندازه یک در یک و نیم متر، برای زیبایی پس زمینه عکس میزدند و یک چهار پایه جلو آن میگذاشتند تا افراد روی آن بنشینند و با نور آفتاب از دریچه دوربین به یادگار عکسی بگیرند.
عکاسان دورهگرد معمولاً در جاهای شلوغ و خوش آب و هوا بساط میکردند و هر کدام راه و روش و تکیه کلام خاص خود را برای جلب مشتری داشتند. آن ها معمولاً روی دوربینهای خود، نمونهای از کارهای قبلی را در دو طرف جعبه تاریکخانه برای اینکه مشتریان ببینند قرار میدادند. در جعبه و یا محفظه اتاقک تاریک دوربین عکاسان دورهگرد که در واقع یک نوع لابراتوار سیار بود، دو تشتک کوچک یکی به نام داروی ظهور و یکی هم برای ثبوت وجود داشت. این هنرمندان دورهگرد پس از گرفتن عکس، دستشان را در پارچه آستین شکل محفظه اتاق تاریک دوربین میبردند و درون محفظه دوربین، عکس را ظاهر و سپس ثابت میکردند. عکس را پس از آن بیرون آورده با آب میشستند و با نور خورشید خشک میکردند و تحویل مشتری میدادند. این کار معمولاً ۲۰ دقیقه طول می کشیده است.
فرهنگ عکس گرفتن به تدریج در بین مردم جا افتاد و از انحصار خانوادههای ثرتمند خود را رها کرد. در این راستا درآمد اندک این نوع عکاسان دوره گرد، به حدی نبوده که ایشان قادر باشند مغازهای برای خود اختیار کنند. روی این اصل، آنان در یک جا متمرکز نبودند و مجبور بودند به صورت دورهگردی در سطح شهر به عکاسی بپردازند و یا با مهاجرت از شهری به شهر دیگر، در فکر معیشت خود باشند. به هر تقدیر، با وجود ثبت اثر از سوی این افراد و موجود بودن ان اسناد تصویری در آرشیوهای خصوصی، ولی متاسفانه هویت و نام تعدادی از این عکاسان دوره گرد نسل اولی و دومی در تاریخ عکاسی زنجان به نوعی مکتوم و مغفول مانده است.
پیشرفت عکاسی در زنجان
شهر کوچک ما کم کم داشت چشم های فرو بسته خود را بر تحولات اجتماعی در پیش رو باز میکرد در این سال ها شهر داشت پوست اندازی می کرد. در این دوره ما شاهد گشایش بسیاری از اولینهای زنجان در ابعاد مختلف اموزشی، خبری، خدماتی، رفاهی، فرهنگی، بهداشتی، حمل و نقل عمومی و هنری و … هستیم. در این گذر تاریخی، از سال ۱۳۳۲ به بعد چند عکاس از تهران و اردبیل با بهرهگیری از روش های نوین عکاسی، به زنجان آمدند تا شاید، غربت عکاسی در این دیار به فراموشی سپرده شود.
آتلیه عکس همایون و آتلیه عکاس پارسی (برادران اژدر اقلیمی) که اصالتاً از اهالی اردبیل بودند با گرفتن یکی دو مغازه در حد فاصل سبزه میدان- یوخاری چهار راه، به عکاسی الکتریکی با دوربینهای برقی پرداختند که مدل پیشرفته همان عکسهای فوری قدیمی بود. در این نوع دوربین ها، امکان قرار دادن لنزهای مختلف وجود داشت و تا ۱۲ عکس گرفته می شد. به گفتهای اهمیت کار ایشان در تاریخ عکاسی زنجان در این نهفته است که این اخوان اردبیلی اولین عکاسانی بودند که از فلاش و از پروژکتور در عکاسخانههای خود استفاده کرده اند و عکس برقی گرفته اند.
عکاسی افشین یکی دیگر از فوتویی های قدیمی زنجان است که با بیش از نیم قرن سابقه، مدیریت ان در اختیار، «سید خدایار خادم الدین زنجانی» می باشد. اقای خادم – افشین از جوانان زنجانی علاقمند به هنر عکاسی، بعد از پایان خدمت سربازی در سال ۱۳۴۷ با دوربین هایی از نوع ژاپنی «رولفلکس» که در آن موقع رواج داشته کارش را شروع و به عکاسی می پردازد و در محل نرسیده به چهار راه انقلاب، جنب بانک سپه عکاسخانه (افشین) را تاسیس می کند و هم اکنون نیز در همان محور کماکان حضور دارد. این عکاس قدیمی زنجان که خود را از اهالی محله حسینیه معرفی می کند می گوید: « در دوره نوجوانی من، در زنجان ۳ عکاس فعال بود . مرحوم تیمور عکاس (قهرمانی)، «آقا رضا عکاس» که از باکو امده بود و عکس های فوری میگرفت و سومی عکاسی بود که از اردبیل آمده بود و به «عکاسی پارسی» معروف بود و عکس برقی می گرفت. من تابستانها که مدرسه تعطیل میشد نزد ایشان (رسول اقا – اژدر اقلیمی) می رفتم و شاگردی میکردم و آموزشهای لازم و اولیه عکاسی را نزد ایشان یاد گرفتم.»
عکاسی ونوس را، مرحوم «نصرت الله شریفی» که مهاجری از زنجانی های برگشته از باکو بود در دههی چهل راه اندازی کرد.
در نیمه دوم دههی سی قرن چهاردهم شمسی، سینمایی به نام (تآترگل) در ربع شرقی چهار راه پهلوی سابق (انقلاب)، با سرمایه «عبدالله راکعی» تاسیس شد که نخستین گام در جهت سینمادار شدن شهر زنجان بود و سینماهای دیگر پس از آن راه اندازی شدند. این سینما سالن و ساختمان اختصاصی و استاندارد نداشت بلکه با داشتن حیاطی وسیع، سالنی مسقف برای نمایش فیلم با دستگاه اپارات بود. البته عمر این سینمای صامت چندان بلند نبود و به دلایل مختلف، خیلی زود تعطیل شد. مرحوم «آقا نصرت شریفی» که در روسیه عکاسی یاد گرفته بود، ۲ سال بعد از مهاجرت به زنجان در سال ۱۳۴۷ شمسی در همان محل «سینما تآتر گل»، عکاسخانه خود را با نام «ونوس» افتتاح می کند. ایشان تا سال ۱۳۸۴ در قید حیات بود و کماکان تا همان تاریخ مذکور به حرفه عکاسی اشتغال داشت.
در میان عکاسخانه های زنجان، نام «عکاسی تهران» به نوعی با یکی از اولینهای زنجان (چاپ عکس رنگی) در هم آمیخته است. آن اوايل عكسهاي سياه و سفيد را، بیشتر با قلممو رنگ ميكردند و تحویل مشتری می دادند تا اينكه عكس رنگي به بازار آمد و همهچيز را تغییر داد و بساط رنگ از هم پاشید.
در این دوره فیلم ها و تلویزیون ها هم، اهسته و پیوسته رنگی شده بودند و به اصطلاح دیدن تصاویر رنگی از هر نوع آن، مرسوم شده بود اما برای دیدن عکس رنگی خود، اعم از نوع پرسنلی ان و یا تصاویری که با دوربین شخصی انداخته بودند، باید حدود یک هفته صبر می کردند. ماجرا از این قرار بود که لابراتوارهای چاپ عکس رنگی در زنجان نبود، کسی که عکس چاپ می کرد با صدور قبض رسید، زمان می داد. آنها نگاتیوها را به شهرهای دارای این فناوری (لابراتوار) می فرستادند تا عملیات ظهور و چاپ روی آن ها انجام شود و بازگردد. با آمدن این سبک عکاسی، کم کم بازار عکسهای سیاه و سفید روتوش خورده یا قلم گیر ویرایش شده از رونق افتادند. لزوم ایجاد لابراتوار عکس رنگی در زنجان احساس می شد تا اینکه اقای سید مهدی موسوی این اقدام را به عمل اورد.
پنجاه سال پیش وقتی فیلم عکاسی را به عکاسخانه جمیلی می سپردیم تا برای ظهور و چاپ به تهران بفرستد چند روزی در هول و ولا به سر می بردیم که بلاخره عکس ها خوب افتادهاند و یا سوخته اند. موقع تحویل ان بلادرنگ عکس ها را از پاکت دراورده و به ان ها خیره شده و کیفور می شدیم …
عکاسی جمیلی یکی دیگر از آتلیه های قدیمی زنجان است. مرحوم کربلایی «فیروز جمیلی» مدیریت این عکاسخانه را که نزدیک قنادی فرد مستقر بود و حالا دیگر نیست و به تاریخ پیوسته است، در محدوده سبزه میدان در داخل «گاراژ ایران غرب -حقانی » بر عهده داشت و برادر وی «ابراهیم جمیلی» در این کار او را کمک و دستیار ایشان بود و مرحوم «حاج اصغر زهروی» نیز از شرکای عکاسی جمیلی محسوب میشد.
«ابراهیم جمیلی» ابتدا در زنجان شرکتی به نام «نیکا فیلم» به ثبت رساند و با توجه به اینکه همزمان برادر بزرگ وی مرحوم «فیروز جمیلی» در لابراتوار عکاسی خود در سبزه میدان مشغول بود بنابراین ابراهیم جمیلی یکسری لوازم مورد نیاز عکاسی را از کشور ترکیه وارد کشور و زنجان می کرد. برخی از اهالی زنجان، شرکت نیکا فیلم را بیشتر به نام همان «عکاسی جمیلی» شناسایی می کردند.
در ضلع غربی میدان پهلوی سابق – چهار راه انقلاب فعلی، طبقه فوقانی «داروخانه صباحی» عکاسخانه هزار رنگ متروپل خودنمایی می کرد. مرحوم «حاج نبی الله شقاقی» با روحیه بسیار ارام و صبوریت بیشتر صاحب این عکاسی بود. ایشان به دلایلی، در میان همکاران صنفی خود و مشتریانش، آدم خوش ذوق و مبتکری شمرده می شد. در آن زمان رایج بود که در آتلیهها برخی پوششها همچون کت مردانه یا انواع کلاه و یا کراوات برای مشتریها وجود داشته باشد. در عکاسخانه قدیمی متروپل، انواع لباس و پوشش سر و حتی لباس نظامی و تفنگ و کلت نظامی اسباب بازی و قطار فشنگ موجود بود، لباس عربی نخی بلند دشداشه با عبا و یک وسیله جانبی دیگر به نام عقال حلقه بافته شده از نخ و یا لیف گیاهی که برای نگهداری چفیه روی سر لازم بود به افرادی که قصد داشتند یک عکس متفاوت بگیرند با اخذ قیمت بالاتر ارائه می شد.
به اختصار مطالبی در این یاداشت، در باره چگونگی پیدایش صنعت عکاسی در شهر زنجان گفته شد و در این اثنا، از عکاسان پیشکسوت و معاصر زنجان سخن به میان آمد که در روند تکاملی این هنر و تربیت نسل جدید عکاسان و آموزش ان ها، نقش بی بدیل داشتند … در این بین بدون شک عکاسی متاخر زنجان، تاریخ پر و پیمانی دارد و به نام هایی شناخته می شود، که امروزه تعدادی از این واحدهای عکاسی، متاسفانه تعطیل شده اند و برخی همچنان فعالیت هنری دارند. از جمله این موارد، می توان به این واحدها اشاره کرد: عکاسی هنر، سایه، پرند، عکاسی جام، ایدین، فرشته، هما، تابش، عکاسی رنگارنگ، مردمک، سپیده، پائیزان، سوژه، پرستو، تصویر، عکاسی رامین (باقر داداشی)، جشنواره، یاشار، خاطره، عکاسی جواد، عکاسی صفا، سحر، پیام، مردمک، عکاسی مسعود، عکاسی لایق، شیوه، شهاب، عکاسی فرید (فرید اژدراقلیمی)، توحید، عکاسی پر، عکاسی نیک (سید نجم الدین حسینی)، شبنم، مهتاب، زنجان عکس، ستاره، عکاسی بیگدلی، نگین، پرند، عکاسی امین، راشین، عکاسی ترکمن (مرحمت علی سهرابی)، عکاسخانه سلیمان (سلیمان تیموری)، عکاسی فجر (علی محمدی فرد)، بهار، عکاسی شیوه (ابوالفضل طوماری)، فتو سهیلا، عکاسی شیوا (مرحوم حاج قاسم یزدان پرست)، عکاسی هیلتون در جنب سینما ستاره ابی سابق (پرویز ازادی مدیر سابق سینما قدس و سینما بهمن زنجان)، آتلیه سون (مرحوم محمد خلفی)، عکاسی … (مرحوم براتعلی کریمی) عکاسی ژنیک (دروازه ارک)، عکاسی رخ، اتلیه بابک، عکاسی کارنیک.
کتاب فرهنگنامه زنجان (ص ۱۷۶) بدون ذکر نام واحدهای عکاسی،»از فعالیت شش نفر عکاس آقا [احتمالاً عکاسخانه های قهرمانی، پارسی، همایون، الماسی، سهیلا و هیلتون (پرویز ازادی)] و یک نفر عکاس خانم در زنجان تا سال ۷ – ۱۳۴۶ خبر داده است.»